میان معجری از گل

کنار معبد اخلاص

به زیر بارشی از نور

نشسته صد دعا با ناز

کبوترهای آمینم

به روی بام شوق ِ نمناکم

گاه نشسته

گاه پر از پرواز

با توام

با تو، ای خدای آهوها

مهر تو زیبا ست

مهر تو بیتا ست

 

ته کلوم :

مادرم خوب است... خوب.

چند کلوم ختم کلوم :

* این روزها دچار عطشی شده ام که صدها لیتر آب هم حریفش نیست ... کویر سینه ام خواب باران می بیند.

* صبح زود ... یه نیگا به آینه ... چطوری انیشتن ؟ ... چه اعتماد به نفسی ... واقعا".

* موسسه ای جهت آموزش زبان آدمیزاد سراغ ندارید ؟؟؟

* پرده های ضخیم ذهنم را که کنار میزنم تاریک تر می یابمت ... مرا چه شده ؟ ... تو می دانی ؟